درس و حکمت

ساخت وبلاگ

روزے زنـے از شوهرش پرسید، فردا چه مـی ڪنـی؟
شوهرڪَفت:

اڪَر هوا آفتابـی باشد به مزرعه مـیروم

و اڪَر بارانـے باشد به ڪوهستان مـے روم و علوفه مـےچينم.

همسرش ڪَفت:

بڪَو "ان شاءالله"
شوهرش ڪَفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا بارانـے!!

از قضاءشوهر فردا ڪه بیرون رفت در ميان راه به راهزنان رسيد و اوراڪَرفتند و ڪتڪ زدند و هرچه داشت با خود بردند.

مرد نه به مزرعه رسيد و نه به ڪوهستان رفت

به خانه برڪَشت و در زد. همسرش ڪَفت: ڪيست؟
شوهر ڪَفت: ان شاءالله منم!!!

اللّه متعال مـےفرمایند ذکرمعبود* ذکر و دعا *...

ما را در سایت ذکرمعبود* ذکر و دعا * دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zekremabodo بازدید : 16 تاريخ : جمعه 21 ارديبهشت 1403 ساعت: 20:06